دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 123 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مفهوم اعتماد
اعتماد را می توان به عنوان اطمینان به اعتماد پذیری یک شخص یا نظام با توجه به یک رشته پیامدها یا رویدادهای معین تعریف کرد. اعتماد اساسا به مخاطره بلکه به احتمال وابسته است اعتماد همیشه بر اعتماد پذیری در برابر پیامدهای محتمل دلالت می کند چه این پیامدها به کنشهای افراد ارتباط داشته یا به عملکرد نظامها مربوط باشند در مورد عوامل انسانی اعتماد برای فرد عواقب روانشناختی دارد زیرا احتمال دارد که از این اعتماد لطمه اخلاقی ببیند.اعتماد می تواند معطوف به نشانههای نمادین یا تخصصی باشد این اعتماد نیز مبتنی بردرستی اصولی است که شخص از آن بی خبر است اعتماد به کارکرد شایسته نظامها مربوط است نه به عملکرد واقعیشان. اعتماد به غیبت در زمان و مکان ارتباط دارد، زیرا نیازی به اعتماد به کسی که فعالیتهایش در معرض دید نیست، نداریم پس اعتماد تمهیدی برای تطبیق با آزادیهای دیگران است اما شرط اصلی مورد نیاز برای اعتماد نه فقدان قدرت، بلکه کمبود اطلاعات کامل است (گدینز، 1990).
محیط |
اعتماد کننده |
اعتماد شونده
|
رابطه تعاملی اعتماد |
به طور کلی روان شناسان اعتماد و فرایند اعتماد را به عنوان یکی از پایههای اساسی از توسعه فردی توصیف کرده اند. امروزه اندیشمندان دیگر رشتهها، مخصوصا مدیریت بازرگانی فرایندهای اعتماد را در محیطهای تجاری و بازرگانی، به عنوان استراتژی، مشارکت و رفتار سازمانی فراگیر توصیف می کنند (آتکینسون، 2003). اعتماد کلید اصلی برای روابط بین شخصی یا بین فردی در زمینههای مختلف است. اعتماد دانش یا عقیده ای است که اعتماد شونده انگیزه یا محرکی دارد برای انجام دادن عملی که متعهد به انجام آن است. (لوی،1999) روتر[1] اعتماد را به عنوان انتظارات کلی که می توانیم به گفتار، وعدهها، عبارتهای شفاهی و کتبی دیگران تکیه کنیم، تعریف می نماید.. چارلتون می گوید: رهبران به کارکنان اعتماد می کنند برای این که کاری را که نیاز دارند انجام شود، انجام دهند. رهبران به شباهت در گفتار و کردار نیاز دارند.مدیریت بر مبنای اعتماد، تکنیکی است که تمامی افراد در روابط خود به کار می گیرند، اما تا کنون بدان به عنوان تکنیک رفتاری که می شود آن را آموزش داد و در جایگاههای مختلف از آن بهره گرفت نگریسته نشده است(احمدی ، 43:1383).
اعتماد باعث تقسیم اطلاعات در سازمان و سهیم شدن همه افراد از اطلاعات سازمانی، تعهد سازمانی، تعهد به انجام تصمیم، رفتار شهروندی سازمانی[2] ،رضایت شغلی، رضایت مدیریت، مبادلات رهبر- عضو و توجه به ماندن در سازمان خواهد شد. به طور وسیعی تائید شده است که اعتماد به عنوان یک عامل تسهیل کننده در تعاملات اقتصادی از طریق هموار کردن روابط بین عاملان اعتماد و کاهش هزینههای تعاملات که با کنترل در ارتباط هستند، عمل می کند. (بیجیل اسما، 2003) مدلهای مدیریت ریسک[3] یک سازمان را قادر می سازد که تواناییهای سازمان را برای موفقیت در استراتژیها و رسیدن به اهداف شناسایی و پیش بینی نماید. این استراتژیها نیازمند محیطی است که افراد در آن محیط مسوولیت پذیر باشند و برای رسیدن به پیامدهای خوب، از خود توانایی و انعطاف پذیری نشان دهند و چنین امری نیازمند جوی آکنده از اعتماد متقابل میان کارکنان و مدیران است. (وارا،2000). اعتماد به عنوان یک متغیر اصلی در تعداد زیادی از نظریات مدیریتی و رهبری نقش ایفا می کند، اگرچه این متغیر به صراحت در این نظریات بیان نگردیده است. از جمله این نظریات می توان به تئوری Xو Y مک گریگور، سیستمهای مدیریتی لیکرت، نظریات آرجیس، مطالعات دانشگاه میشیگان، مدل فیدلر، تعامل رهبر - اعضا[4] ، مدل رهبر - مشارکت وروم و یتون[5] ، رهبری کاریزماتیک و رهبری تحول گرا اشاره نمود. متغیرهای زیادی در مدیریت و رهبری وجود دارد که در آنها سازه اعتماد به شکل محسوسی تاثیرگذار است و یا این متغیرها بر متغیر اعتماد تاثیر گذار هستند. از جمله این متغیرها می توان به ارتباطات، رهبری، تصمیم گیری، شهروندی، مدیریت ریسک، کنترل، رضایت شغلی، استرس، فرهنگ سازمانی، یادگیری و ادراک اشاره نمود. اعتماد انتظار مثبتی[6] است که دیگران در برابر آن فرصت طلبانه[7] عمل نمیکنند(روسیاو، 1988، 393-404). مهم ترین عناصری که در این تعریف به چشم میخورد آشنایی و ریسک میباشد. عبارت انتظار مثبت در این تعریف، آشنایی و شناخت نسبت به طرف مقابل را یاداوری میکند. اعتماد یک فرایند وابسته به تاریخ است و مبتنی بر نمونههای مربوط ولی محدود تجارب ما میباشد (رمپل، 1985، 96). واژه فرصت طلبی نیز منوط به هرگونه خطر ذاتی و آسیب پذیری در یک رابطه توام با اعتماد است
[1] Rotter
[2] rganization citizenship behavior
[3] Risk management
[4] Leader-Member Exchange Theory
[5] Victor Vroom & Phillip Yetton
[6] Positive expectation
[7] opportunistically
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
بزهکاری نوجوانان
مفاهیم بزهکاری
تعریف بزه
در لغت نامه دهخدا ، معنای لغوی واژه بزه (تلفظ درست بَزَه) کار زشت، بد و پلید است ( 42 ) . در فرهنگ عمید (( بزه )) جرم ، خطا و گناه معنی شده است ( 43 ) .
بزهکاری[1]
اساسا بزهکاری یک واژه روان شناسی نیست بلکه یک مفهوم حقوقی است ( 5 ) . بزهکاری ، اقدام به عملی است که بر خلاف موازین ، مقررات و قوانین جامعه بوده است و انجام آن موجب پیگرد قانونی شود و کسانی که مرتکب چنین اعمالی گردند را مجرم و بزهکار گویند ( 8 ) . هربرت بلومر عقیده دارد هر عملی که انسان آگاهانه و بنابر اختیار و اراده انجام دهد و به عبارتی بتواند آن را به میل انجام دهد و در ضمن با قوانین یک سازمان اجتماعی مخالفت داشته باشد جرم[2] تلقی می شود. حال اگر جرم در محدوده سن کودکی تا نوجوانی رخ دهد ، بزهکاری نام دارد ( 8 ) . بزهکاری به طور کلی به رفتارهای قانون شکنانه نوجوانان اطلاق می شود . ( 44 ) . شومیکر[3] رفتار انحرافی جوانانی که به سن قانونی نرسیده اند را بزهکاری می نامد و جوانان مرتکب این رفتار ها را بزهکار می خواند. وی دوره جوانی را به دو بخش نوباوه و نوجوان تقسیم می کند که عمده نوجوانان در دبیرستان ها جای دارند ( 44) .
2 – 4 – 3 بزهکار[4]
بزهکار به فردی گفته می شود که در سنین نوجوانی ( فردی که هنوز به سن قانونی نرسیده است ) مرتکب عملی شده که قانون برای آن مجازات تعیین کرده باشد . عده ای از این نوجوانان در مراکز اصلاح و تربیت نگهداری می شوند ( 44 ) و ( 45 ) . شایان ذکر است که در پیمان نامه حقوق کودک برای جلوگیری از تبعات برچسب زنی ، از تعبیر کودکان معارض قانون[5] به جای کودکان بزهکار استفاده شده است . همچنین تدوین کنندگان (( مقررات پکن ))[6] واژه متخلفان نوجوان را جایگزین لغت بزهکار کرده اند ( 46) .
2 – 4 – 4 تاریخچه مفهومی بزهکاری
چنین به نظر می رسد که اصطلاح بزهکاری کودکان در سال 1815 میلادی برای نخستین بار در کشور انگلستان به کار رفته است . زیرا یک سال قبل از آن تاریخ ، پنج کودک 8 تا 13 ساله به خاطر قتل یک پیرمرد فقیر ، توسط محکمه معروف اولد بیکی لندن ، محکوم به مرگ شده بودند . بر اثر این واقعه یکی از خیراندیشان انگلیس به نام پیتر بدفورد انجمنی جهت پیشگیری از جرایم اطفال تاسیس کرد که با هدف تحقیق درباره علل ازدیاد روز افزون و خطرناک این پدیده اجتماعی در انگلستان فعالیت کند . 8 سال پس از آن ، در سال 1823 میلادی ، ابتکارات و کوشش های مشابهی توسط برخی از خیراندیشان امریکایی به مرحله عمل گذاشته شد . از این زمان به بعد اصطلاح بزهکاری اطفال کم کم در سراسر دنیا رواج یافته و بر سر زبان ها افتاد ( 14 ) . اما هنوز این اصطلاح در همه جای دنیا معنای واحدی ندارد . آنچه در زمان و مکان معینی بزهکاری تلقی می شود ممکن است در جای دیگر قانونی تلقی شود ( 5 ) .
2 – 4 – 5 علل بزهکاری
در مورد بزهکاری علل فراوانی را می توان برشمرد . بزهکاری یک نوع رفتار خاص نیست بلکه گستره ای از رفتارهای متعدد را شامل می شود و شاید نتوان برای آن علت واحدی پیدا کرد . به بیان دیگر ، بزهکاری به عنوان یک پدیده ی زیستی ، روانی ، اجتماعی از علل مختلفی به وجود می آید . گاهی وجود عوامل مختلف می تواند نوعی از رفتار بزهکارانه را باعث شود و گاهی نیز انواع مختلفی از رفتارهای بزهکارانه ممکن است از عوامل مشابهی ناشی شوند . گرچه بزهکاری غالبا در شرایط نامطلوب اقتصادی – اجتماعی شیوع بیشتری دارد ( 44 ) . اما بزهکاری را نمی توان منحصر به طبقه خاصی دانست . ممکن است عده ای راه فرار از قانون را بدانند و یا با حیله و یا دسیسه هایی از چنگ قانون فرار کنند و طبعا جز آمار محسوب نمی گردند . آنچه مسلم است بزهکاری در تمام طبقات وجود دارد و میزان آن در طبقات پایین اجتماع بیشتر است ( 41 ) . عمده ترین بزه در میان کودکان دزدی است که ریشه در فقر دارد و میان برخی از کجروی ها و وضع اقتصادی مانند روسپی گری ، گدایی ، برخی از دزدی ها ، بیماری های روحی ، رابطه ای وجود دارد . آلفرد مارشال در کتاب ( تئوری های اقتصادی ) اعتقاد دارد فقر اقتصادی موجب از میان رفتن استعداد انسانی می شود ( 8 ) . درباره علل بزهکاری نظریه های مختلفی وجود دارد .
[1] Delinquency
[2] Crime
[3] Shoemaker
[4] Delinquente
[6] قطعنامه ی 113 /45 مصوب مجمع عمومی مورخ 14 دسامبر 1990
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 186 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سرمایه اجتماعی
پیشینه تحقیق
در هر پژوهش آشنایی با کارهای تحقیقاتی قبلی و نظریههای مربوط به موضوع و آگاهی از وجوه مشابهتها و تفاوتهای موضوع مورد مطالعه با آن ضروری به نظر میرسد. در واقع هیچ کس نمیتواند مدعی باشد که بضاعت علمیاش او را از خوشهچینی در این دستاوردها بینیاز میسازد. (کیوی و کامپنهود، 1370، ص36)
1-1-2 تحقیقات داخلی
- پژوهش « سرمایه اجتماعی شبکه و اینترنت» توسط عبدالله گیویان و احمد غلامی ناصرآبادی در سال 1388 انجام شده و در این تحقیق رابطه استفاده از اینترنت و سرمایه اجتماعی شبکهای کاربران اینترنت، بررسی میشود. بنا به ضرورت و مناسبت موضوع ، از روش پیمایشی با تکنیک مصاحبه حضوری استفاده شده است . مهمترین نتایج تحقیق بدین قرار است:
الف. رابطه مثبتی بین میزان استفاده از اینترنت و سرمایه اجتماعی شبکهای برقرار است.
ب. بین استفاده اجتماعی از اینترنت و افزایش سرمایه اجتماعی رابطه معناداری برقرار است
ج. بین نوع رشته تحصیلی پاسخگو و نوع استفاده از اینترنت رابطه معناداری برقرار نیست.( گیویان، غلامی ناصر آبادی، 1388 )
- در پژوهش « نقش رسانه در سرمایه اجتماعی » که توسط محمود یعقوبی دوست انجام شده ، به این نتیجه رسیده است که رادیو و تلویزیون تأثیر فراوانی بر مخاطبان دارند که این تأثیر از نیاز روزانه مردم به اطلاعات و اخبار جدید و پر کردن اوقات فراغتشان یا بهره گیری از آنها به وجود میآید. محقق بر کارکردی که رادیو و تلویزیون در زمینه تغییر نگرش و افکار و رفتار مخاطبان، تغییر فرهنگ عمومی، اثرگذاری بر باورهای مردم و هدایت افکار عمومی دارد و نیز کارکرد بالا بردن مشارکت سیاسی مردم و ... اشاره میکند و معتقد است که رادیو و تلویزیون ابزارهای دولتند و انتظار بر این است که اخبار و برنامههای آنها به تقویت برخی از شاخصهای سرمایه اجتماعی بپردازند. ( یعقوبی دوست ، بی تا )
- در پژوهش « میزان اعتماد مردم به بخش خبری رسانهها » توسط سمیرا کلهر با همکاری عباس عبدی در سال 1378 انجام شده ، محقق ضمن اشاره به کارکردهای متنوع رسانه ها در عرصه حیات اجتماعی به بحث در مورد مبانی تئوریک خود میپردازد. وی با استفاده از تئوری مازلو، به طرح ارتباط نیاز به امنیت و بروز احساس بی اعتمادی میپردازد. نبود امنیت نسبت به محیط، منجر به بی اعتمادی به نظام سیاسی میگردد. در این تحقیق میزان استفاده از رادیو، مطالعه روزنامه، نحوه کسب خبر و میزان علاقه به انواع خبر مورد توجه بوده است. از این رو رسانههای مورد بررسی علاوه بر رادیو و تلویزیون، شامل مطبوعات و هفته نامههای خبری نیز هست. این پژوهش در پنج شهر تهران، تبریز، مشهد، بوشهر، بندرعباس با نمونه آماری 729 نفر انجام شده و جامعه آماری آن شامل افراد 20 تا 34 سال بوده است. در این پژوهش ادعا شده است که میزان اعتماد مردم به تلویزیون و اخبار آن 18 درصد است . ( کلهر، 1378، 46 )
- اعتماد به تلویزیون و عوامل موثر بر آن، پژوهشی است از علی اصغر پورمحمدی(1377)، محقق پس از ذکر کارکردهای سیاسی-اجتماعی اعتماد و تعریف این متغیر به تبیین تئوریک آن پرداخته و از نظریات افرادی چون گیدنر، هابز، مارکس، لاهمن، پارسونز و چلبی استفاده کرده است. مدل تحقیق محقق در این بررسی سه دسته عوامل را شامل می شود: عوامل ساختاری برونسازمانی، عوامل درونسازمانی و عوامل فردی. هر کدام از این عوامل دارای مولفهها و شاخصهای جزییتری است. برای سنجش متغیر وابسته، یعنی میزان اعتماد به تلویزیون، از تکنیک برش قطبین و طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، مردم عادی ساکن در مناطق 6، 3 و 16 تهران هستند که 600 نفر آنها با روش خوشه ای انتخاب شدهاند.
نتایج کلی این تحقیق:
-میانگین احساس تعلق به تلویزیون 74/3 (بالاتر از متوسط) برآورد شده است.
-میانگین ارزیابی پاسخگویان از میزان سهیم شدن آنها در تصمیمات و برنامهریزی تلویزیون 09/2 است
-ارزیابی از میزان صداقت تلویزیون 2/3 می باشد (بالاتر از متوسط)
-ارزیابی کلی اعتماد به تلویزیون در حد بالاست. (05/56)
-شاخص کلی اعتماد به تلویزیون (3/21) در حد زیاد و بسیار زیاد است
-تلویزیون بعنوان گروه مرجع، تاثیر نسبتاً شدیدی در میزان اعتماد به خود تلویزیون داشته است. (جوادییگانه، فروزان و قنبری، 1384، ص149)
- بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن و چگونگی نقش رسانهها در افزایش آن
عنوان نظرسنجی است که توسط احمد عبدالملکی در سال 1386 انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام شد و بر اساس آن از 840 نفر از افراد 18 سال و بالاتر ساکن شهر تهران که به شیوه نمونهگیری خوشهای سه مرحله انتخاب شدهاند، در تاریخ 13/5/86 مصاحبه حضوری به عمل آمد. نتایج این تحقیق به شرح ذیل است:
1- بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 8/64 درصد پاسخگویان، در حد خیلی زیاد و زیاد معتقد بودهاند امروزه کمتر میتوان به دیگران اعتماد کرد. اعضای خانواده 92 درصد، بستگان 4/47، دوستان و آشنایان 4/23، بیشترین میزان اعتماد پاسخگویان را به خود اختصاص دادهاند.
2- در بین مشاغل مختلف، معلمان 9/72 درصد، پزشکان 6/59 و نیروی انتظامی 2/59 بیشترین و بازاریان 6/12، مغازهدارها 2/19 و مشاغل فنی 4/21، کمترین میزان اعتماد پاسخگویان را به خود اختصاص دادهاند.
3- جلب اعتماد مردم به رسانهها 7/26 درصد، تولید برنامه (فیلم و سریال) در زمینه اعتماد 1/23 و تولید برنامههای آموزشی و میطگرد 9/11، مهمترین پیشنهادهای پاسخگویان برای افزایش اعتماد به یکدیگر به وسیله صدا و سیما است.
4- پنداشت فرد از وضعیت ساختاری جامعه، مهمترین عاملی است که تعیین کننده میزان اعتماد فرد است. از نظر پاسخگویان، شاخص وضعیت ساختاری جامعه از ترکیب چهار شاخص میزان رعایت هنجارها، میطان پاسخگویی نهادها به مردم، میزان شفافیت نهادها و میزان ثبات جامعه به دست آمده است.
5- هرچه احساس موفقیت فرد در زندگی بیشتر باشد، اعتماد اجتماعی او بالاتر خواهد بود. با افزایش سن، اعتماد اجتماعی فرد افزایش مییابد. مردان بیشتر از زنان، به دیگران اعتماد میکنند.
6- با افزایش تحصیلات، اعتماد اجتماعی افراد کاهش مییابد. هرچه اعتماد فرد به کار گروهی بیشتر باشد، اعتماد اجتماعی او بالاتر خواهد بود. ( حسینپور، 1389، ص137)
- وسایل ارتباطجمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی[1]
این پژوهش توسط فرامرز رفیعپور در سال 1378 انجام گرفته است. در این تحقیق، اثرات چند فیلم سینمایی، چند سریال، ویدئو و چند روزنامه بر روی ارزشهای مخاطبان آنها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، در جریان انتقال ارزشهای سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی از 1365 به 1375، تغییر مسیر کلی اتفاق افتاده است، به نحوی که ارزشهای انتقالی در سال 1375، دال بر ترویج فرهنگ مادی، ارزشهای مادی و رفاهگرایی است. از دید محقق، آزادسازی ویدئو سبب گسترش فرهنگ موجود در فیلمهای خارجی شد و باعث کاهش تقلید و پایبندی آنها به ارزشهای دینی شده است. (رفیعپور، 1378، ص87) محقق مدعی است که عملکرد رسانههای جمعی در طی سالهای اخیر در جهت القاء ارزشهای مادی به جامعه و کاهش تقیّد به ارزشهای دینی و میل به مصرفگرایی و فردگرایی شده است. از دید محقق، برایند کلی عملکرد رسانهها در طی سالهای اخیر (1378-1365) در تقویت سرمایههای اجتماعی نقش مثبتی نداشته است و سبب افزایش آشفتگی اجتماعی و انحرافات، کاهش اعتماد اجتماعی، کاهش رضایت و انسجام اجتماعی و بسیاری دیگر از بیماریهای اجتماعی شده است. ( رفیعپور، 1378، ص108)
[1]. Social Values
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
آموزش کارکنان
با توجه به دگرگونی سریع و پرشتاب دانش و معلومات بشری، همه چیز به شدت در حال تغییر و تحول است. سازمان ها به عنوان یک سیستم باز با محیط خود در تعامل قرار دارند و برای تداوم حیات خود نیازمند پاسخ گویی به تغییرات محیطی می باشند. از آن جا که منابع انسانی مهمترین عامل و محور در سازمان ها محسوب می گردد، تجهیز و آماده سازی منابع انسانی برای مواجه با تغییرات از اهمیت ویژه برخوردار است و کلیه سازمان ها با هر نوع مأموریتی که دارند باید بیشترین سرمایه، وقت و برنامه را به پرورش انسان ها در ابعاد مختلف اختصاص دهند. اجرای برنامه های آموزشی با هدف ایجاد تغییر در رفتار، دانش و مهارت های منابع انسانی سازمان ها متناسب با نیازها بدون شک با به روز کردن اطلاعات و دانش کاری آنان ضمن توسعه مهارت ها، موجب بقاء سازمان خواهد شد(صدری،1383).
مفهوم شناسی آموزش و آموزش کارکنان
آموزش به فرایند انتقال معلومات، نگرش ها و مهارت ها از فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر برای ایجاد تغییرات در ساختارهای شناختی، نگرشی و مهارتی آن ها گفته میشود(صدری،1383 ص 14).
آموزش اصطلاحی است که دامنه آن طیف وسیعی از فعالیت ها را در بر می گیرد. طول یک فعالیت آموزشی می تواند از یک دوره آموزشی کوتاه مدت مانند یک گردش صحرایی یک روزه تا یک دوره بهسازی حرفه ای با شاگردان و فراگیران متفاوت را شامل شود(چیذری، 1375 ص 23). از نظر شعاری نژاد، آموزش یک عمل اجتماعی است که اشخاص را زیر تأثیر و نفوذ محیط برگزیده و مضبوط قرار میدهد تا شایستگی اجتماعی کسب کنند و به حد نهایی رشد و تکامل فردی برسند(شعائری نژاد، 1364).
منظور از آموزش کارکنان، کلیه مساعی و کوشش هایی است که در جهت بهبود سطح دانش و آگاهی، مهارت های فنی، حرفه ای و شغلی و هم چنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان به عمل می آید و آنان را آماده انجام وظایف و مسؤولیت های شغلی خود می نماید. آموزش کارکنان معنای وسیع و گسترده ای دارد و تنها معنی کارآموزی، کارورزی و یا تمرین عملی در یک زمینه بخصوص را در بر نمی گیرد، بلکه دامنه آن به قدری وسیع می شود که از فرا گیری یک حرفه و فن ساده شروع شده و به احاطه کامل برعلوم و فنون بسیار پیچیده، ورزیدگی در امور سرپرستی و مدیریتی در سازمان های دولتی و صنعتی و بازرگانی و هم چنین به چگونگی رفتار و برخوردهای مناسب در مقابل مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسط می یابد(سبحان اللهی، 1379 ص 27).
آموزش کارکنان مهم ترین روش بهسازی منابع انسانی می باشد و برنامه ریزی برای توسعه آن در راستای اهداف و استراتژی های سازمان، نقش عمده ای در بهسازی سازمانی دارد. آموزش و بهسازی منابع انسانی باعث بصیرت و معرفت بالاتر، دانش و معرفت بیشتر و مهارت بهتر می گردد. آموزش در حقیقت خود مدیریت است و بدون آموزش کارکنان، پایه های مدیریت متزلزل و سست می گردد(جعفریقوشچی، 1381 ص 51).
آموزش کارکنان فرایندی است برای سازگاری افراد با محیط متحول سازمانی و در نتیجه انطباق سازمان با محیط بیرونی. بنابراین آموزش و بهسازی منابع انسانی باعث بینش و بصیرت عمیق تر، دانش و معرفت بالا تر توانایی و مهارت بیشتر کارکنان در سازمان برای اجرای وظایف و مسؤولیت های شغلی می شود و در نتیجه موجب نیل به هدف های سازمانی با کارآیی و اثربخشی بهتر و بیشترمی گردد، و باید گفت امروزه هیچ سازمانی قادر نیست بدون آموزش، بهبود و توسعه یابد(مطهری نژاد،1381 ص 28).
2-2-2 ) اهمیت و ضرورت آموزش کارکنان
از آن جا که یکی از ابعاد زندگی اجتماعی انسان زندگی سازمانی اوست، و زندگی سازمانی علاوه بر این که دیگر شئون زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، همواره در معرض تغییرات ناپایدار نیز قرار دارد و این تغییر در کار راهه شغلی و روش های انجام کار در سازمان ها مشهود است. به همین دلیل انسان و به تبع آن سازمان ها باید به طریقی خود را با این تغییرات همساز نموده تا بتوانند دوام و بقای خود را حفظ کنند(صدرالدین،1383 ص 28). تغییرات و چالش هایی که در محیط صنعتی امروز در حال رخ دادن است بیانگر این واقعیت است که موفقیت یا شکست سازمان ها در عرصه رقابت جهانی متأثر از نقش کارکنانی می باشد که از دانش، مهارت و توانمندی بالایی برخوردارند(سلیمی، 1382).
معمولاً آموزش های کلاسیک در تمام زمینه ها برای شروع و ادامه فعالیت افراد در سازمان ها به طور کامل مؤثر واقع نمی شود، لذا بهره گیری از آموزش های قبل از خدمت و ضمن خدمت می تواند گام مؤثری برای بهبود و پیشرفت فعالیت های افراد در سازمان های اجتماعی باشد(توماس، 1965).
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
کانون های اصلاح و تربیت
تاریخچه شکل گیری کانون های اصلاح و تربیت
تاریخچه شکل گیری کانون های اصلاح و تربیت در جهان
تعداد مردم فقیر و بیبضاعت (که بسیاری از آنها کودکان بودند) درگیر در گدایی، فحشا، و جرایم خرد در لندن آنقدر زیاد شده بود که در سال 1556میلادی یک مؤسسه که بهطور خاص برای کنترل این افراد طراحی شده بود، یعنی دارالتأدیب، تأسیس شد. بااینحال، جرایم نوجوانان و گدایی محدود به لندن نبودند. در نتیجه، مجلس در سال 1576 میلادی قانونی را تصویب کرد که باعث ایجاد مؤسسات مشابه در هر یک از شهرهای انگلستان شد. ساختار مؤسسات و مدل دارالتأدیب در سطح قاره گسترش یافت. در سال 1595، بهترین مؤسسه، مرکز بازپروری آمستردام بود که بهطورکلی برای رسیدگی به مشکل جرایم نوجوانان تأسیس شده بود. هدف این مؤسسه و نهادهای مشابه این بود که کمکم نظم و انضباط را القاء نموده و به جوانان بیاموزند که یک عضوِ مؤثر و سختکوشِ جامعه باشند ( 15 ) . در نیمه ی دوم قرن 17 میلادی دانشمندان و نویسندگان طرز اجرای مجازات ها و وضع زندان ها را شدیدا مورد انتقاد قرار داده ، اصلاح و تربیت اطفال بزهکار را در موسسات تربیتی پیشنهاد نمودند . به پیروی از عقاید مذکور در سال 1623 در شهر ناپل ( ایتالیا ) اولین زندان برای تفکیک و طبقه بندی زندانیان از لحاظ سن احداث گردید . در سال 1667 در شهر فلورانس ( ایتالیا ) اولین زندان به روش انفرادی جهت نگهداری اطفال تاسیس شد . در سال 1672 در فرانسه طبق فرمان پادشاه ، اطفال ولگرد که از لحاظ جسمی قدرت پاروزنی در کشتی را نداشتند به بیمارستان های خاص اعزام شدند . در سال 1703به امر پاپ کلمان XI در رم ، کانون اصلاح و تربیت سن میشل[1] افتتاح شد . در این کانون ، جوانان به صورت دسته جمعی کار می کردند و شب ها در سلول ( خوابگاه انفرادی ) به سر می بردند و در بالای درب ورودی این زندان این چنین حک شده بود: " اگر با کار و انضباط نتوانیم محکومین را اصلاح و تربیت کنیم ، حبس کردن آنان به عنوان مجازات بی فایده است " . در سال 1735 م به دستور پاپ کلمان XII ، اولین دارالتادیب برای نگهداری دختران بزهکار در رم بنا گردید ( 4 ) . در سال 1788 در انگلستان ، اولین کانون اصلاح و تربیت جهت نگهداری اطفال افتتاح گردید . در قانون جزایی 1810 ناپلئون ( فرانسه ) اطفال کمتر از 7 سال غیر مسوول و کیفر اطفال بیش از 7 سال تا 16 سالگی تمام ، با توجه به قوه درک و تشخیص یا عدم قوه ممیزه تعیین گردید . نظر به این که در قانون مذکور ، روش خاصی برای اجرای مجازات اطفال بزهکار مقرر نگردیده بود ؛ اطفال در صورت محکومیت ، در زندان ها با بزرگسالان در یک جا نگهداری شده و وضع اسف باری داشتند . در فرمان 18 آوریل و 29 سپتامبر 1841 ، لزوم تاسیس دارالتادیب جهت تفکیک اطفال از بزرگسالان تاکید شد . در سال 1820 قسمتی از زندان « گالون » و در سال 1824 قسمتی از زندان « استراسبورک » و در سال 1830 بخشی از زندان « تلوز » برای نگهداری اطفال اختصاص یافت . اولین موسسه تربیتی در سال 1839 در « سن هیلر » افتتاح گردید . در سال 1819 در سیسیل ( ایتالیا ) اولین موسسه تربیتی شروع به کار کرد ( 4 ) . در سال 1825 در ایالت نیویورک ( امریکا ) به پیروی از عقاید « جان هوارد »[2] اولین موسسه جهت نگهداری اطفال به نام خانه امن[3] ، تاسیس شد . خیلی زود خانههای امن دیگری نیز در سایر شهرهای امریکا ، از جمله بوستون[4] (1826) و فیلادلفیا[5] (1828) تاسیس شد. در دهه 1840، خانههای امن در روچستر[6]، سین سیناتی[7] و نیواورلئان[8]؛ و در دهة 1850، در پراویدنس[9]، بالتیمور[10]، پیتسبورگ[11]، شیکاگو[12] و سنت لوئیس[13] افتتاح شدند. نوجوانان برای مدت زمان نامشخصی و یا تا زمان رسیدن به سن 18 یا 21 سالگی در خانههای امن به کارگرفته میشدند. علیرغمِ نام و اهداف بلندپروازانهای که توسط اصلاحطلبان تبلیغ میشد، خانههای امن بیشتر شبیه زندانها اداره شده و برای اطمینان از حبس ساکنانش ساخته شده بودند. در واقع، فعالیت روزانهی این نهادها بیشتر بر کنترل تمرکز داشت تا اصلاحات. حال آنکه در آنجا کودکان در معرض یک رژیم سخت روزانه شامل کار سخت، تمرین نظامی، سکوت اجباری و آموزشهای مذهبی و علمی قرار داشتند . و کارکنان این مراکز رفتار خشنی با نوجوانان داشتند . بخشی از هزینه های این مراکز با اشتغال نوجوانان به کارهایی مانند : تولید کفش و ابزار آلات آهنی و ... در کنار بودجه های بخش دولتی تامین می شد و در صورت تمرد نوجوانان از کار کردن ، با تنبیه های بدنی و یا قطع جیره غذایی مجازات می شدند( 15). در سال 1847 اولین کانون تربیت با کار[14] در ایالت ماساچوست ( امریکا ) افتتاح شد . ( 10 ) . در سال 1856 موسسات جداگانه ای برای دختران مانند مدارس صنعتی ایالت ماساچوست تاسیس شد . قبل از این زمان دختران نیز به همان مؤسسات پسران اعزام میشدند، هرچندکه تفکیک جنسیتی شدید اعمال میگردید ( 15 ) . در سال 1876 در امریکا اولین موسسه آموزش علمی و حرفه ای به نام المیرا[15] افتتاح شد . برنامه روزانه این موسسه طبق برنامه مدارس بوده و مدت نگهداری در آن نامعین بود ( 10) . کانون اصلاح و تربیت المیرا در نیویورک که بهعنوان کانون مدل در نظر گرفته شده بود 500 سلول داشت؛ اما در اواخر سال 1890 تقریباً دارای 1500 نفر سکنه بود . از زمان تأسیس مؤسسات بازپروری نوجوانان در ایالات متحده، بسیاری از مؤسسات ادعا کردهاند که مأموریت اصلی آنها درمان و بازپروری نوجوانان است، درحالیکه در واقع آنها بر مجازات نوجوانان تمرکز کردهاند. ( 15 ) . در سال 1832 طبق فرمان لویی 18 موسسه خاص اطفال بزهکار در فرانسه افتتاح گردید . در سال 1833 انجمن حمایت از زندانیان در فرانسه تاسیس ، مراقبت ، هدایت و حمایت اطفال بزهکار جز وظایف انجمن مزبور پیش بینی شد . در سال 1842 در فرانسه مرکز آموزشی « سن هیلر » شرع به کار کرد . در روسیه نیز در سال 1846 ، اطفال از 10 تا 17 سال تمام ، در صورت محکومیت به حبس ، به کانون های تربیتی اعزام گشتند . در ژاپن در سال 1870 زندان تادیبی اطفال افتتاح گردید .
[1] Saint - Michel
[2]- Jhon Howard
[3] - خانه امن، یک مؤسسه خصوصی مراقبت از کودک بود که در ایالات متحده برای کودکانی که درگیر در رفتار غیرقانونی بوده یا احساس میشد که در معرض خطر چنین رفتاری هستند، ایجاد شد. هرچندکه هدف اولیة آن آموزش و تربیت نوجوانان برای زندگیهای تولیدی بود؛ اما خانههای امن، در نظم و انضباط سختگیرانه و کار سخت، معروفتر از زندانها شدند .
[4] -Boston
[5]- Philadelphia
24- Rochester
25- Cincinnati
26- New Orleans
27- Providence
28- Baltimore
29- Pittsburgh
30- Chicago
31- Saint Louis
[14] Reformatory school industrial school
[15] Elmira